کتاب بوی خیس کاج نوشتهی گیتی رجبزاده، نویسندهی ایرانی است. از این نویسنده مجموعه داستانی به نام «جای خالی سایه» و رمانی به نام «تا آخر دنیا» هم منتشر شده است. کتاب بوی خیس کاج شامل چهارده داستان کوتاه است. این کتاب بعد از انتشار در سال 84 در لیست نامزدهای سومین دورهی جایزهی ادبی پروین اعتصامی قرار گرفت. داستانهای این مجموعه موضوعاتی اجتماعی دارند و همهی آنها با نثری موجز و پاکیزه نوشته شدهاند. عنوان داستانهای این کتاب بهترتیب از این قرار است: «بوی خیس کاج»، «لکهها»، «از اولش اشتباه بود»، «دایرهی سفید»، «عکس»، «شیشهای»، «پرندهای خواند»، «قرمز لاله»، «پرده»، «نازلی»، «سفید و صورتی»، «مورچهها»، «تفنگ» و «رو به دیوار».
در داستان بوی خیس کاج، زن و شوهری در فضایی پر از درختان کاج خیسخورده نشستهاند و دربارهی دورهی سربازی مرد صحبت میکنند. در بخشی از متن این کتاب آمده است:
ندا گفت: «چه کلاغ گندهای مامان.» و با انگشتهایش کلاغ را نشان داد. زن گفت: «کلاغ خوشخبره.» نیما گفت: «کلاغ دزده. دفعه دیگه با تیر و کمون میزنیمش.» زن لرزید. به پنجره نزدیک شد. لای پنجره را باز کرد. درختهای کاج یکقد و اندازه روبهرویش صف کشیده بودند. مرد جوانی از خیابان گذشت. راهش را کج کرد و رفت میان انبوه درختها. چند کلاغ نشسته بودند روی شیروانی خانهی روبهرو. صدای بچهها از پشتبام بلند بود. کلاغی از بالای سرش پرید و لای کاجها گم شد. زن سرش را بلند کرد. «بچهها بیائین پایین.» ندا گفت: «مامان میخوایم کلاغها رو بزنیم.» نیما آمد نزدیک نردهها و به پایین خم شد. «مامان تو از کلاغها خوشت مییاد؟»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.