دهم سپتامبر روز جهانی پیشگیری از خودکشی و نویسندگان مشهوری که خودکشی کردهاند.
دهم سپتامبر روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. روانشناسان و روانکاوان در قرن اخیر با بررسی هزاران مورد خودکشی به این نتیجه رسیدهاند که خودکشی برای هر انسانی و در هر شرایطی، ممکن است رخ دهد. اما خودکشی در برخی مشاغل بیشتر است؛ از جملهی مشاغلی که خطر ابتلا به افسردگی و بعد هم خودکشی را بیشتر نشان میدهند می توان به نویسندگی و ترجمه اشاره کرد.
چرا مردم دست به خودکشی میزنند؟
روانشناسان و جامعهشناسان پس از سالها پژوهش دلایل زیادی را برای ارتکاب به خودکشی یافته اند که از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
افسردگی مزمن
بیماریهای روانی از جمله دوقطبی
بیکاری
فقدان (ازدست دادن عزیزان)
ورشکستگی مالی
و…
خودکشی در نویسندگان و هنرمندان شایعتر از دیگران
سیمون برت، رماننویسی که سالها با افسردگی دستوپنچه نرم کرده است، در مصاحبهای گفته است: «ساعتها تنها نشستن! نوشتن میتواند درمان شگفتانگیزی برای افسردگی باشد.
اما درعین حال وقتی در خودتان فرو میروید و داستان مینویسید و دارید شخصیتهای مختلف را میآفرینید، ممکن است نسبت به خود ناامید و مشکوک شوید و همین زمینهای شود برای خودکشی!»
این رماننویس غربی، در این مصاحبه بر خودکشی همینگوی، ویرجینیا وولف، آرتور کستلر تأکید کرد.
از مشهورترین نویسندگان خارجی که در قرن بیستم خودکشی کردند، میتوان به:
- ارنست همینگوی
- ویرجینیا وولف
- براتیگان
- آرتور کستلر
اشاره کرد.
ارنست همینگوی و خودکشی با شلیک گلوله
ارنست همینگوی، نوبلیست و داستاننویس آمریکایی است که دست به خودکشی زد. او دوم ژوئیه 1961 با شلیک گلوله در خانهاش در آیداهو وقتی که مری، همسرش خواب بود به زندگی خود خاتمه داد.
همینگوی در طول زندگی، به سیاهزخم، مالاریا، سرطان پوست و ذاتالریه مبتلا شد. او با دیابت، یک تصادف اتومبیل، یک کلیهی از کارافتاده، هپاتیت، دو سانحهی هوایی، طحال از کارافتاده، جمجمه و بازویی شکسته و ستون فقرات آسیبدیده و ترکشهایی در بدنش زندگی کرد و تنها چیزی که نتوانست برابر آن مقاومت کند، افکار خودش بود.
همینگوی یک روز پس از بازگشت از کلینیک مایو، تفنگ دو لول محبوبش را برداشت، به فضای باز رفت و زندگی خود را پایان داد.
دو اثر مهم ارنست همینگوی، وداع با اسلحه و شادینامه فرانسیس مکابر هستند. وداع با اسلحه را نجف دریابندری به فارسی برگردانده است.
همینگوی این رمان را با استفاده از تجربه زیسته خود در جنگ جهانی دوم نوشته است. در این رمان شخصیت اصلی، راننده آمبولانسی است که در جنگ جهانی مشغول است. داستان وداع با اسلحه، سراسر اندوه و شادی و بیم و امید است.
وداع با اسلحه جزء برترین رمانهای جهان است.
ویرجینیا وولف از داستاننویسان مدرن قرن بیستم که خودکشی کرد
هرچند خودکشی در مردان عموماً بیشتر از زنان دیده میشود، اما در آمار جهانی تعداد خودکشی زنان هم کم نیست.
ویرجینیا وولف نویسنده دیگری است که به خودکشی دست زده است. ویرجینیا وولف، از نوجوانی علائم افسردگی و بیماری روانی دوقطبی را نشان داد. در سن سیزده سالگی مادرش و دو سال بعد خواهر ناتنیاش را از دست داد. این اتفاقات و همچنین از دست دادن دوستان نزدیکش در جنگ جهانی بر روحیه ویرجینیا وولف تأثیر گذاشت و حالات عصبیاش را تشدید کرد.
هرچند ویرجینیا وولف در زندگی زناشویی موفق بود اما این امر باعث نشد تا از خودکشی دست بکشد. مشهور است که خانم وولف جیبهای پیراهنش را پر از سنگ کرد و خودش را در رودخانه غرق کرد. از زندگی وولف فیلمی ساخته شده که نام یکی از داستانهای کوتاهش را دارد؛ ساعتها. این فیلم با بازی نیکول کیدمن، فیلم پرمخاطبی بوده است.
کدام نویسندگان ایرانی دست به خودکشی زدند؟
از نویسندگان و مترجمین مشهور ایرانی که دست به خودکشی زدهاند هم میتوان به:
- صادق هدایت
- غزاله علیزاده
- کاظم اسلامیه
- کوروش اسدی
- و مرتضی کلانتریان
اشاره کرد.
صادق هدایت، از نویسندگان نسل اول داستاننویسی ایران است. هر مخاطب جدی ادبیات، کتاب بوف کور صادق هدایت را خوانده است. مایکل بیرد در کتاب بوف کور رمانی غربی، این کتاب را اثری جهانی میبیند. بیرد در کتاب بوف کور رمانی غربی، قصد دارد که این اثر را در متن یک سنت روایتی بشناسد که متعلق به غرب است. این کتاب را شاپور بهیان به فارسی برگردانده است.
همچنین برای آشنایی بیشتر با صادق هدایت میتوانید کتاب رمانهای معاصر فارسی از خانم میمنت صادقی را مطالعه کنید که به بررسی مفصل بوف کور و حاجی آقا پرداخته است.
کتاب دیگری که در شناخت شخصیت صادق هدایت و آثارش کمک شایانی به مخاطبان میکند، صادق هدایت به روایت انجوی شیرازی است. انجوی شیرازی در این کتاب، با نثری پرکشش و روان که از دوران روزنامهنویسیاش باقی مانده، راوی صادقی است که صادق هدایت واقعی را بیکموکاست معرفی میکند. او خاطرههایش را میکاود و معاشرت با رفیق دیرین را عمومی میکند.
غزاله علیزاده، نویسندهای از نسل سوم نویسندگان ایران که خودش را حلقآویز کرد.
غزاله علیزاده، رماننویس و حقوقدان ایرانی و نویسنده رمان دو جلدی خانه ادریسیها است. غزاله علیزاده در بیستویکم اردیبهشت 1375 در جواهرده مازندران به زندگی خود پایان داد. غزاله علیزاده در روزهای واپسین عمر خود مبتلا به سرطان بود و در یادداشتی به هوشنگ گلشیری و رضا براهنی و سیمین دانشور نوشته است:
«آقای دکتر براهنی و آقای گلشیری و کوشان عزیز! رسیدگی به نوشتههای ناتمام خودم را به شما عزیزان واگذار میکنم. ساعت یک و نیم است. خستهام. باید بروم. لطف کنید و نگذارید گم و گور شوند و در صورت امکان چاپشان کنید. نمیگویم بسوزانید. از هیچکس متنفر نیستم. برای دوستداشتن نوشتهام، نمیخواهم، تنها و خستهام برای همین میروم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانهای تاریک. من غلام خانههای روشنم. از خانم دانشور عزیز خداحافظی میکنم. چقدر به همه و به من محبت کردهاست. چقدر به او احترام میگذارم. بانوی رمان، بانوی عطوفت و یک هنرمند راست و درست. با شفقت بسیار. خداحافظ دوستان عزیزم»
رمان شبهای تهران اثر دیگری از علیزاده است که در زمان حیاتش به چاپ رسیده است.