پشت جلد زلیخا چشمهایش را باز میکند
گوزل یاخینا
ترجمه زینب یونسی
برنده جایزه قلم انگلیسی
نامزد نهایی جایزه بوکر روسی
نامزد نهایی جایزه مدیسی فرانسه
روستای کوچکی در تاتارستان. سال 1930. زنی به نام زلیخا در پی اجرای سیاست ظالمانه حکومت مرکزی شوروی، به تبعید فرستاده میشود. و سفری هولناک با قطار را به نقطهای دورافتاده در آنسوی رودخانه آنگارا در سیبری آغاز میکند. شرایط در اردوگاه چنان طاقتفرسا است که بسیاری از همراهان زلیخا، زمستان سخت نخست را تاب نمیآورند. همچنان که زلیخا با زندگی در اردوگاه خو میگیرد، شروع میکند به شناخت بهتر خود و همقطارانش: یک دندانپزشک، یک نقاش، ایگناتوف فرمانده اردوگاه و…
لودمیلا اولیتسکایا نویسنده برجسته روس که تعبیر (( عشق در جهنم) را درباره این کتاب به کار برده، در این باره میگوید: شروعی فوقالعاده برای گوزل یاخینا؛ (( زلیخا چشمهایش را باز میکند)) تمامی ویژگیهای یک کتاب اصیل را دارد. ان کتاب مستقیماً به قلب شما راه پیدا میکند.