1. خانه
  2. نویسندگان
  3. ژان پل سارتر

ژان پل سارتر

ژان پل سارتر

ژان پل سارتر؛ فیلسوف معترض و منتقد

زبان فرانسه، نویسنده‌ی بزرگ کم ندارد. ادبیاتی غنی با جریان‌های ادبی متنوع و نویسندگانی از کشورهای مختلفی مانند فرانسه، بلژیک، کانادا، مراکش و الجزایر که تعداد زیادی جایزه‌ی نوبل ادبیات را به خودشان اختصاص داده‌اند. در این میان یکی از مشهورترین نویسندگان قرن بیستم ژان پل شارل ایمار سارتر فرانسویست. او در ایران بیشتر به خاطر رمان تهوع مشهور است که امیر جلال‌الدین اعلم به زبان فارسی برگردانده و انتشارات نیلوفر آن را چاپ کرده است؛ اما آثار فراوان دیگری در قالب نمایشنامه، رساله‌ی ادبی، داستان و رساله‌ی فلسفی از او به جای مانده که بسیاری از آن‌ها به فارسی برگردانده شده‌اند و برخی تاکنون ترجمه نشده‌اند.

از کودکی گوشه‌گیر تا مدرس فلسفه

ژان پل سارتر در 21 ژوئن سال 1905 به دنیا آمد. پانزده ماه بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد و به همراه مادرش به مودون رفتند و در خانه‌ی مادربزرگ و پدر بزرگش ساکن شدند. پدربزرگش شارل شوایتزر معلم زبان آلمانی بود. به همین دلیل او در کودکی زبان آلمانی و فرانسه را نزد پدربزرگش و چند معلم خصوصی دیگر یاد گرفت. در همان کودکی چشم راستش آب مروارید گرفت و کم‌کم به سمت بیرون انحراف پیدا کرد و بیناییش را از دست داد. دوران کودکی او در خانه‌ی ‌پدربزرگش چندان بهنجار نبود. بیشتر اوقات در خانه بود و ارتباط زیادی نداشت. او به شدت در دنیای تخیلیش غرق بود. در خودزندگینامه‌اش به نام کلمات، دوران کودکی و نحوه‌ی بزرگ شدنش را اینگونه شرح داده است: ((من کودکی کاذب بودم، سالاد هم‌زن کاذبی را بدست می‌گرفتم؛ احساس می‌کردم که اعمالم به اطوار و حرکات دگرگون گشته‌اند.)) او خودش را کاذب و در دنیایی غیرواقعی می‌دید. شاید به همین دلیل بود که کلمات برایش معنای به‌خصوصی پیدا کردند.

گوشه‌گیری ژان در کنار هوش بالایی که داشت باعث شد تا در همان کودکی آثار مهم تاریخی و ادبی بسیاری را مطالعه کند. زمانیکه دوازده سالش بود مادرش دوباره با مردی که از دوستان پدرش بود ازدواج کرد و به لاروش رفت. همین باعث شد تا او به شدت از مادرش عصبانی و متنفر شود. تا پانزده سالگی در مدرسه‌ای در شهر لاروش تحصیل کرد اما آزار و اذیت و خشونت‌های همکلاسی‌هایش همیشه او را آزار می‌داد. در سال 1920 ژان پل سارتر وارد یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی در پاریس شد. این مدرسه باب آشنایی او را با پل نیزان، فیلسوف و نویسنده، باز کرد. پل او را با ادبیات معاصر آشنا کرد و دوران دوستی طولانی هفت ساله‌ای بینشان آغاز شد. بعد از گرفتن دیپلم هر دو آن‌ها وارد دانش‌سرای عالی پاریس شدند. سارتر چهار سال پس از ورودش به دانشگاه یک بار در امتحان نهایی رشته‌ی فلسفه مردود شد؛ چراکه اعتقاد داشت فلسفه را باید فهمید نه اینکه حفظش کرد. سال بعد در امتحانات نهایی اول شد و رفیق شفیقش پل نیزان بعد از سیمون دوبووار و ژان ایپولیت جایگاه چهارم را بدست آورد. در همین زمان با سیمون دوبوار، فمنیست، فیلسوف و نویسنده، آشنا شد. آن دو تا آخر عمر یار و شریک همیشگی هم بودند؛ هرچند از آنجا که آن‌ها ازدواج را کاری مخصوص افراد بورژوا می‌دانستند هرگز با یکدیگر ازدواج نکردند. بعد از فارغ‌التحصیلی ژان توانست بورسیه‌ای تحصیلی کسب کند و به آلمان برود. در برلین پژوهش‌های فلسفی خود را ادامه داد و با فیلسوف‌هایی مثل هایدگر و هوسرل آشنا شد. سپس به پاریس برگشت و به تدریس فلسفه مشغول شد.

آثار سارتر؛ تأثیرگذار و مشهور

ژان پل سارتر از همان کودکی دوست داشت نویسنده شود و شهرت زیادی کسب کند. برای مدت طولانی نوشته‌های او از طرف ناشران مختلف رد می‌شد و این باعث سرخوردگی او بود تا اینکه در سال 1938 رمان تهوع را که سال‌ها برای نوشتنش وقت صرف کرده بود چاپ کرد و توانست شهرت بسیاری کسب کند. خودش این رمان را یکی از بهترین آثارش می‌دانست. تهوع داستان مردی به نام آنتوان روکانتن است که در شهر کوچکی به تنهایی زندگی می‌کند. رابطه‌ی او با اشیا پیرامونش دچار تحولی می‌شود که او را به شدت پریشان می‌کند. در این رمان به مسایل مختلفی مانند تخیل، آزادی و اساس وجود پرداخته می‌شود. این رمان به نوعی بسیاری از فلسفه‌های ژان پل سارتر را نشان می‌دهد.

در سال 1339 او شروع به نوشتن مجموعه داستانی به نام دیوار کرد. با آغاز جنگ جهانی این مجموعه ناتمام ماند و او نیز مانند بسیاری از جوانان دیگر وارد جنگ شد. در 21 ژوئن 1940 اسیر شد و به اردوگاهی نظامی در آلمان منتقل شد. در سال 1941 با یک مدرک پزشکی ساختگی از زندان آزاد شد و به فرانسه برگشت و تا مدتی به فعالیت سیاسی پرداخت. در سال 1943 نمایشنامه‌ی مگس‌ها و رساله‌ی فلسفی هستی و نیستی را متأثر از کتاب هستی و زمان مارتین هایدگر نوشت که هر دو از آثار مهم او به‌شمار می‌روند. جوانان بسیاری به کتاب هستی و نیستی توجه نشان دادند و از آن تأثیر پذیرفتند به‌طوریکه این کتاب به پرفروش‌ترین کتاب فلسفه در فرانسه‌ی سده‌ی بیستم تبدیل شد. یکی دیگر از آثار مشهور او ادبیات چیست؟ نام دارد. سارتر در این اثر به شرح جامعی از چیستی ادبیات می‌پردازد. ابوالحسن نجفی و مصطفی رحیمی این کتاب را ترجمه کرده‌اند و نشر نیلوفر آن را به چاپ رسانده است.

سارتر و جوایزی که نگرفت

در سال 1964 سارتر به خاطر “آثاری که غنی از ایده و مملو از روح آزادی و جستجوی حقیقت هستند و همچنین تأثیر گسترده‌ای بر عصر ما اعمال کرده‌اند” برنده‌ی جایزه‌ی نوبل شد اما نپذیرفتش. زمانیکه متوجه شد قرار است جایزه‌ی نوبل ادبیات به او برسد نامه‌ای به دبیر دائمی آکادمی سوئد نوشت و ازش خواست تا او را به‌عنوان برنده اعلام نکنند او در نامه‌اش نوشت که بنا به ملاحظات اساسی‌‌ای که مربوط به آزادی یک روشنفکر می‌شوند، نمی‌تواند و نمی‌خواهد این جایزه را، نه در این سال (۱۹۶۴) و نه در سال‌های پس از آن بپذیرد. اما آکادمی سوئد تصمیمش را گرفته بود و ژان پل سارتر به‌عنوان برنده اعلام شد. البته این تنها جایزه‌ای نبود که سارتر از پذیرفتنش سر باز زد. او هیچ‌کدام از جوایز و افتخاراتی را که آن زمان بهش اعطا شد را نپذیرفت و فکر می‌کرد نویسنده باید برای چیزی که می‌نویسد شناخته شود نه جوایزی که بدست می‌آورد.

صدای آزادی‌خواهی

از سال 1973 به بعد ساتر بینایی خود را به‌طور کامل از دست داد و دیگر قادر به نوشتن نبود با این حال همواره در مراسم مختلف حضور داشت، سخنرانی می‌کرد و به مصاحبه می‌پرداخت. بسیاری ژان پل سارتر را وجدان بیدار روشنفکران اروپایی می‌دانند، چراکه یکی از اساسی‌ترین دغدغه‌های سارتر این بود که هرکجا حقوق بشر یا آزادی بیان نقض می‌شود صدای خود را بلند کند و همواره از جنبش‌های اعتراضی حمایت می‌کرد. او تا پایان عمر خود از جنبش‌های آزادی‌خواهانه در سراسر دنیا دفاع می‌کرد؛ از این میان می‌توان به دفاع او از مبارزه‌ی مردم ویتنام در مقابل آمریکا، مبارزات مردم شیلی علیه دیکتاتوری پینوشه و مبارزات مردم ایران علیه محمدرضا شاه پهلوی و آزادی زندانیان سیاسی نام برد. هرچند در مواردی انتقادهای صریحی نسبت به سارتر وجود داشت. او به حزب کمونیست و چپگراهای فرانسه نزدیک بود اما هرگز به عضوین این حزب درنیامد. زمانیکه حکومت شوروی رفتارهای خشونت‌آمیزی با مخالفانش انجام داد سارتر در مقابل حزب کمونیست قرار گرفت. با اینکه رفتارهای خشونت‌آمیز حکومت شوروی را نقد می‌کرد اما همواره سرزنش می‌شد که چرا در مقابل این حکومت صراحت لازم را ندارد.

سارتر در انتها

در پانزدهم آوریل سال 1980 ژان پل سارتر به دلیل بیماری ریوی درگذشت. خاکستر او در گورستانی به نام گورستان مون پارناس در محله‌ای از پاریس دفن شد. خبر درگذشت او به سرعت پخش شد و حدود پنجاه هزار نفر از دوستدارانش در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند و به این ترتیب خاکسپاری سارتر به پرجمعیت‌ترین و بزرگ‌ترین مراسم تدفین یک فیلسوف قرن بیستمی تبدیل شد. شش سال بعد سیمون دوبوار نیز فوت کرد و همان‌جا در کنار سارتر به خاک سپرده شد. تا امروز آثار بسیاری از سارتر به زبان فارسی ترجمه شده است. اولین آن‌ها داستان دیوار بود که صادق هدایت در سال 1324 به فارسی برگرداند. پس از آن آثار دیگری مثل تهوع، هستی و نیستی، مگس‌ها، سن عقل، روسپی بزرگوار و ادبیات چیست؟ هم به زبان فارسی چاپ شدند و در اختیار دوستدارانش قرار گرفتند.

فهرست