کتاب بادبادک باز اثر خالد حسینی
کتاب بادبادک باز اولین اثر منتشر شده خالد حسینی است. همچنین نخستین اثر یک نویسنده افغانستانی به زبان انگلیسی است. در سال ۲۰۰۷ میلادی فیلمی بر اساس بادبادک باز ساخته شده است.
موضوع کتاب بادبادک باز
داستان بادبادک باز از زبان امیر روایت میشود. امیر نویسندهای اهل افغانستان از تبار پشتون ساکن کالیفرنیا است که برای نجات یک بچه راهی افغانستان میشود. افغانستانی که تحت حاکمیت طالبان است و یکی از سختترین دوران تاریخ چند هزار سالهاش را سپری میکند. به بهانه این سفر، امیر داستان زندگیاش را تعریف میکند.
خلاصه روایت رمان بادبادک باز
روایت رمان بادبادک باز دوستی امیر با حسن است. امیر در سن ۱۲ سالگی به یار همیشگی خود حسن خیانت میکند. این گناه تا سالها مانند یک استخوان در گلویش گیر مانده و حتی شادترین لحظات زندگی را برای او تیره و تار میکند. در سال 1979 با حمله روسها به افغانستان امیر با پدرش (بابا) از افغانستان فراری میشوند، و تمام روزهای تلخ و شیرین گذشته را هم در ذهن خود به فریمانت میبرند. در این زمان طالبان حسن و همسرش را به جرم هزاره بودن به قتل میرسانند. تنها پسری معصوم (سهراب) از آنها به یادگار میماند. پسری که در دستان طالبان اسیر میشود. امیر با شنیدن این داستان به خاطر جبران خیانتش نسبت به حسن تصمیم به نجات دادن این پسر میگیرد. او از آمریکا دوباره به افغانستان بر میگردد و آنجا با حقیقتی دربارهی پدرش و حسن روبرو میشود.
بخش هایی از کتاب بادبادک باز
1.
آیا اصلا داستان کسی به پایان خوش میانجامد؟ هر چه باشد، زندگی فیلم هندی نیست که همه چیز به خیر و خوشی تمام شود. افغانها دوست دارند که بگویند زندگی میگذره بیاعتنا به آغاز و پایان، زندگی مثل کاروان پر گرد و خاک کوچ کنندگان آهسته آهسته پیش میرود.
2.
بابا گفت: “فقط یک گناه وجود دارد والسلام. آن هم دزدی ست. هر گناه دیگری هم نوعی دزدی است.”
” اگر مردی را بکشی، یک زندگی را میدزدی. حق زنش را از داشتن شوهر میدزدی، حق بچههایش را از داشتن پدر میدزدی. وقتی دروغ میگویی، حق کسی را از دانستن حقیقت میدزدی. وقتی تقلب میکنی، حق را از انصاف میدزدی. میفهمی؟”
3.
گفت: خیلی میترسم.
گفتم: چرا؟
گفت: چون از ته دل خوشحالم دکتر رسول. اینجور خوشحالی ترسناک است.
پرسیدم آخر چرا؟
او جواب داد: وقتی آدم اینجور خوشحال باشد، سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد.
4.
ناراحت شدن از یک حقیقت بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است.
رمان بادبادکباز را مهدی غبرایی به فارسی برگردانده است. انتشارات نیلوفر آن را در 368 صفحه به بازار کتاب عرضه کردهاست. برای سفارش و خرید کتاب بادبادک باز اینجا کلیک کنید.
کاش ایران هم نوبل ادبی برنده شه. رمان بسیار جذابی بود بادبادک باز و ترجمه اش عالی. ممنون از نشر وزین نیلوفر
همین رمان نوبل برای او به ارمغان آورد.
بادبادک باز از اون رمانهاییه که همه بایید بخونن